برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]
وقتی به آقاسعید پیام دادم که قرار مصاحبه را تنظیم کنیم، در جواب سلام نوشت: «به یاد سعید تشکری؛ سلامها»… تشکری خدابیامرز عادت داشت به گذاشتن «ها» در انتهای حرفهایش: سلامها، سپاسها، ارادتها… به نظر میرسید صحبت من و سعید محسنزاده دارد از جای خوبی شروع میشود. اسم مصاحبه را که آوردم، گفت: «بدون سانسور؟!» و من قول دادم بدون سانسور! در یک عصر دلپذیر شهریوری در اتاق کار کوچکش در خیابان «شهید بهشتی» مشهد قرار مصاحبه را گذاشتم. برای منی که همواره دنبال نشانههایم، همهچیز نشانه است: یاد سعید تشکری، سانسور و حتی خیابان شهید بهشتی…