در صدای نرگس فولادوند انرژی مثبت و عشق به كار موج میزند. او كه متولد 1345 است فعالیتش را در عرصه دوبله از سال 1376شروع كرده است و در همان ابتدای كارش هم توانسته با گویندگی در نقشهای اول، خودش را در این عرصه تثبیت كند. او در فیلمها و سریالهای مختلفی به عنوان صداپیشه حضور داشته و مدیر دوبلاژ برخی كارها بوده، اما بیشك مخاطبان صدای او را در كارتون «فوتبالیستها» و «بیخانمان» در نقش سوباسا و پرین از یاد نمیبرند. با او درباره اوضاع و احوال دوبله صحبت كردهایم.
به نظر شما تكنیك دوبله بیشتر برگرفته از تجاربی است كه فرد طی سالها كار كردن به دست میآورد یا میتوان آن را به صورت آكادمیك هم آموخت؟
به عقیده من آموختن این حرفه به شكل تجربی قابل قیاس با نوع تئوریك آن نیست، چرا كه وقتی فرد پشت میز دوبله قرار میگیرد، فرصت آزمون وخطا را به دست میآورد و این امكان در اختیار او قرار میگیرد كه مسائل را با تمام وجود از نزدیك لمس كند. اگر شما به كارنامه هنری دوبلورهای قدیمی نگاه كنید، متوجه خواهید شد آنها تكنیكهای این حرفه را به شكل تجربی آموختهاند، یعنی ماهها به استودیو میرفتند و به كار گویندگان نگاه میكردند، بعد نقشهای كوچك را میگفتند و پلهها را یكی پس از دیگری طی میكردند. در هر حال نمیتوان صرفا از كلاسهای فن بیان یا گویندگی و… انتظار داشت فرد را به جایگاه قابل اعتنایی برساند.
برای آنكه خودتان را به یك نقش برسانید تا چه حد به حس بازیگری متوسل میشوید؟
بسیار زیاد. كار ما هم نوعی بازیگری است، ولی از نوع بدون تحركش؛ چرا كه ماباید در حالی كه روی صندلی نشستهایم، از جایمان بلند شویم و حس دویدن را منتقل كنیم. خب این موضوع را ما به كمك تكنیكهایی كه آموختهایم، انجام میدهیم. در هرحال اگر بازیگری را از كار یك دوبلور حذف كرد، روح در آن از بین میرود و برای مردم جذابیت گذشته را ندارد.
چقدر به لحاظ حسی درگیر كارتان میشوید؟
بسیار زیاد. من گاه درگیر نقشی میشوم كه به جای آن حرف میزنم و خودم را در جایگاه او میبینم. به طور مثال بارها پیش آمده شخصیتی كه به جای آن حرف میزنم در موقعیت سختی قرار میگیرد. به طور مثال گریه میكند و من هم پا به پای او، واقعا گریه میكنم. معمولا این نوع حس گرفتن باعث میشود كار واقعیتر از آب درآید مثلا در سریال بیخانمان وقتی به جای پرین مادرش را از دست داد، با همه وجودم گریستم.
شما تجربه گویندگی انیمیشن و فیلم و سریال را دارید. به نظر شما گویندگی در كدام یك از آنها سختتر است؟
بیشك انیمیشن، چرا كه مسئولیت دوبلور در این كارها به مراتب بیشتر از سایر كارهاست. او باید تمام تلاشش را به كار گیرد تا همه دیالوگها را درست ادا كند. بچهها معمولا از شخصیتهای انیمیشن الگو میگیرند و كوچكترین اشتباهی ممكن است تاثیر زیادی بر خلق و خوی كودك بگذارد. بیخانمان اولین تجربه جدی كاری من بود. به همین علت صدایم در آن مقطع پختگی امروز را نداشت؛ اما با وجود جوانی و كمتجربگی، تمام تلاشم را به كار بستم تا كاری را كه به من محول شده به نحو احسن انجام دهم؛ اما در مورد سریال فوتبالیستها قضیه تا حدی متفاوت بود. وقتی مرحوم خسرو شایگان درباره گویندگی این نقش با من صحبت كردند، گفتم من را از این كار معاف كنید، چرا كه صدای من نه تنها پسرانه نیست، بلكه بسیار هم دخترانه است، اما مرحوم شایگان اصرار عجیبی به این موضوع داشتند و حتی گفتند اگر دوبله سوباسا را قبول نكنم، كلا فوتبالیستها را كار نمیكند! این حرف ایشان باعث شد من موضوع را بار دیگر مورد آنالیز قرار دهم و به نوعی سبك و سنگین كنم و در نهایت این خطر را پذیرفتم و به جای آن كاراكتر صحبت كردم و خوب پاسخ گرفتم و دوبله این كاراكتر با اقبال مواجه شد.
بیشك خطر اول را مرحوم شایگان پذیرفت كه با اصرار این نقش را به شما سپرد. به نظرتان علت این تصمیم چه بود ؟
فكر میكنم بخش زیادی از این قضیه به خاطر چهره معصوم سوباسا بود كه صدای یك خانم روی آن بخوبی مینشست و شاید اگر یك مرد به جای او حرف میزد، كار تا این حد باورپذیر از آب در نمیآمد.
شما بتازگی دوبله سریال «پرستاران» را به پایان بردید. فكر میكنم این سریال در نوع خودش به لحاظ كار دوبله ركورددار بود.
این اولین سریال طولانیای بود كه من در آن گویندگی كردم. دوبله سریالهای طولانی بشدت گوینده را درگیر میكند و شما باید بسیاری از برنامهریزیهای زندگیتان را بر آن اساس انجام دهید. این سریال با وجود تعدد كاراكتر و كمبود وقت برای رسیدن به پخش، به دلیل تیم حرفهای كه در آن مشغول به كار بود، توانست در دوبله بسیار موفق عمل كند. ابتدا من نقش كیت، یكی از پرستاران را در این سریال میگفتم كه بعد از مدتی كیت از سریال رفت و به جای آن كلر آمد كه به جای او هم من صحبت كردم. كلر تا اواخر داستان حضور داشت و تقریبا یكی از نقشهای اصلی داستان بود. به هر حال خوشحالم كه این سریال تا این حد میان مخاطبان به محبوبیت رسید.
برخی دوبلورها از نبود امنیت شغلی در حرفه دوبله بسیار گلهمند هستند و معتقدند نداشتن پشتوانه و حس امنیت در این حرفه، باعث بروز استرس و دلنگرانی در آنها میشود. شما هم این عقیده را دارید؟
این موضوع صرفا به من یا تعدادی خاص از همكارانم مربوط نمیشود، بلكه مشكلی است كه دوبله از بدو پیدایش با آن مواجه بوده است، چرا كه در كار ما استخدام یا قرارداد وجود ندارد و همه افراد به شكل پروژهای فعالیت میكنند. آن هم در شرایطی كه دستمزدهای بسیار كمی دریافت میكنند و اكثر این دوستان هم در تامین آتیه خودشان دچار مشكل میشوند، چون میدانند اگر یك ماه سر كار نروند دستمزدی نخواهند داشت. البته این هم در شرایطی مطرح میشود كه كاری برای انجام دادن وجود داشته باشد. متاسفانه گاه پیش میآید دوبلورهای پیشكسوت و صاحب صدای ما مدتها خانهنشین میشوند و كاری برای انجام دادن ندارند.
علت این خانهنشینی و بیكاری چیست؟ دوبله صرفا در دست افراد خاصی است یا كار چندانی برای دوبله وجود ندارد؟
متاسفانه كار چندانی وجود ندارد. همچنین شرایط باعث شده بودجهها تا حدی كاهش پیدا كند و كار چندانی برای نمایش خریداری نشود، هر چند برخی فیلم و سریالها از قبل خریداری شده، اما دوبله و پخش آنها نیازمند هزینه است و خب مجموعه این عوامل باعث میشود مانند سالهای گذشته كار زیادی برای دوبله وجود نداشته باشد. به نظرم در شرایط كاری اینچنینی باید دستمزدهای آنچنانی به این افراد پرداخت شود تا اگر امنیت شغلی ندارند، حداقل به شكل مقطعی از درآمد خوبی برخوردار باشند تا به كمك آن بتوانند بخشی از آینده خود را تامین كنند.
برچسبها: نرگس فولادوند
سلام
خانه اي دارم! درهمین حوالی بي پرده، بي پنجره، بي در، بي ديوار
مسرورم که به حوالی ان قدم بگذاری
سپاس
اگر تمایلی به تبادل لینک داشتی مرا با نام ♥مرجع گردشگری تارا♥ لینک کن و به من اطلاع بده با چه نامی لینکت کنم