فرحناز منافيظاهر، بازيگر تئاتر، سينما و تلويزيون فعاليت هنري خود را از سال 1348 با گويندگي و خواندن ترانههاي كودكانه در راديو آغاز كرد. وي بازيگري است كه تا به حال در بسياري از فيلمهاي سينمايي و تلويزيوني همانند، عروس، همسر، مدرسه پيرمردها، پدرسالار و… نقشآفريني كرده است، آنچه ميخوانيد نتيجه گفتگوي صميمانه ما با بازيگري است كه خاطرات زيادي از او داريم.
از راديو آغاز كردم
در سال 1348 پس از اعلام فراخوان راديو مبني بر جذب گوينده و خواننده آوازهاي كودكانه درخواست خود را فرستادم و بعد از مدتي به همراه پدرم براي تست به راديو رفتم كه خوشبختانه پذيرفته شدم و فعاليت هنري خودم را از همان زمان آغاز كردم، پس از آن كمكم دامنه فعاليتهاي هنري خود را گسترش دادم و در سال 1353 اولين كار حرفهاي خود را در زمينه تئاتر با نام «ترب» به كارگرداني «محمود ابراهيمزاده» انجام دادم، البته قبل از انقلاب اسلامي به دليل تعصب خانوادهام و همچنين شرايط آن روز در سينما فعاليتي نداشتم، اما پس از انقلاب در فيلمهاي سينمايي و سريالهاي تلويزيوني زيادي همچون، هدف، خوابگاه دختران، امام علي(ع)، اين خانه دور است، روزگار قريب و… به ايفاي نقش پرداختهام.
ازدواج هنري
در سال 1357 در پي آشنايي با حسين محباهري بازيگر نام آشناي تئاتر، سينما و تلويزيون ازدواج كردم كه ثمره اين ازدواج دو فرزند دختر و پسر است، پسربزرگم اسد در رشته صنايع فرش تحصيل كرده و دخترم ياسمن نيز گريمور است. وي همچنين در زمينه بازيگري فعاليتهايي داشته كه بازي در سريال «روزگار قريب» از جمله آنهاست.
فرزندان آرام من
من مادري حساس و به قول معروف وسواسي روي تربيت فرزندانم بودم و سعي كردم در دوران كودكي آنها به رغم مشغلههاي فراوانم هر آنچه در توان دارم برايشان انجام دهم، ضمن آنكه فرزندان من نيز بسيار دوستداشتني و آرام بودند و به نوعي شرايط كاري من و پدرشان را كاملا درك ميكردند. به ياد دارم يك روز كه با همسرم مشغول بازي در فيلم «سيرك بزرگ» بوديم، كارمان تا صبح طول كشيد و ما كه نگران فرزندانمان بوديم با شتاب خود را به منزل رسانديم اما پسر و دخترم لباس مدرسه را به تن كرده و در كمال آرامش منتظر سرويس مدرسه بودند.
دبير بازنشسته
من دبير بازنشسته هستم و دو سال نيز معاون بودم، در دوران تدريس خود به دليل آنكه در رشته روانشناسي تحصيل كردم كار مشاوره نيز انجام ميدادم، يك بار در حال بازي در يك فيلم بودم كه خانم خبرنگاري نزد من آمد، مرا بغل كرد و گفت. «من از دانشآموزان شما بودم» اين موضوع تبديل به يكي از بهترين خاطرات من شد، من معلمي بودم كه وقتي وارد كلاس ميشدم، قبل از هر چيز با روح و روان دانشآموزانم ارتباط برقرار ميكردم، زيرا اعتقادم بر اين بوده و هست كه وقتي معلم با دانشآموزانش دوست باشد روند و سرعت يادگيري درس نيز در بچهها بيشتر ميشود.
هنرمند بايد مردمي باشد
به نظر من بازيگر واقعي بايد بتواند هر نقشي را به درستي ايفا كند، بايد احساس نقش را گونهاي به مخاطب ارائه دهد كه مردمپسند باشد، براي من «مردم» از اهميت بالايي برخوردارند، چرا كه معتقدم، عشق مردم است كه هنرمند را زنده نگاه ميدارد و بدون شك محبوب بودن هنرمند در ميان مخاطبان و طرفدارانش يك ثروت و نعمت بزرگ و بيبديل است.
حمايت از هنرمندان
در حال حاضر در ميان قشر هنرمند افرادي هستند كه نيازمند به حمايتهاي مالي و معنوي فراوان از سوي مسئولان و مردم هستند و اين مسئله به دليل شرايط بد كاري است زيرا مشاهده ميكنيم
كه در پيشنهاد نقشها گاهي به افرادي كه تحصيلات آكادميك و تجربههاي خوبي دارند توجهي نميشود و برعكس از افراد غيرحرفهاي در كارها استفاده ميكنند كه اين موضوع ضربه شديدي را به لحاظ روحي و اقتصادي به زندگي هنرمندان وارد ميكند.
بچهدار شويد
گاهي ميشنويم و ميبينيم جوانهايي كه تازه ازدواج ميكنند علاقهاي به بچهدار شدن ندارند و وقتي علت را از آنها جويا ميشويم ميگويند: «بايد اول مشكلات اقتصادي خود را رفع كنيم و بعد بچهدار شويم»، اما خطاب به اين عزيزان كه پسر خودم نيز يكي از اين افراد است بايد بگويم «آن كه دندان دهد، نان دهد» پس از مشكلات اقتصادي نترسيد و زندگي را ادامه دهيد.
تعادل را رعايت كنيد
خانواده مهمترين ركن اجتماع است و جامعه از آن شروع ميشود. بنابراين حفظ تعادل در زندگي خانوادگي خيلي مهم است، زن و شوهرها نبايد «من» باشند چرا كه «من بودن» سر منشا همه اختلافات و طوفانها در زندگي زناشويي است. به عقيده من راز و رمز به وجود آوردن يك خانوادهسبز و شاداب، تفاهم، قناعت و حفظ تعادل در زندگي است.
اسد محباهري، متولد سال 1359 و فرزند بزرگ فرحناز منافيظاهر و حسين محباهري است. وي در كودكي تجربه بازي در چند فيلم و سريال تلويزيوني همانند خانواده آقاي منظم و ق مثل قلقلك را داشته است. اسد در رشته صنايع فرش تحصيل كرده و در حال حاضر نيز در همين رشته مشغول به فعاليت است. او میگوید «از آنجا كه خانوادهها در تربيت فكري فرزندان نقش موثري دارند، هنري بودن خانوادهام نقش بسزايي در فعاليتهاي من داشته به طوري كه من تاكنون كارهايي در زمينه تئاتر، طراحي دكور و بازيگري انجام دادهام و تصميم من براي آينده فعاليت در حيطه كارگرداني است.» او اضافه میکند: من و خواهرم گاهي در نبود پدر و مادرمان، خانه را به شكل استاديوم فوتبال در ميآورديم كه اين كارمان موجب شكستن وسايل خانه ميشد، گاهي هم پيش ميآمد كه پدر و مادرم وقتي از سركار خسته بر ميگشتند روز بعد هم خواب ميمانديم و به دستور پدرم آن روز تعطيل رسمي اعلام ميشد!