برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]
برای اولین بار وارد مسجد جامع شهر پلسفید شدم. بارها از کنارش رد شده بودم اما وقت نماز نبود تا داخلش شوم. این بار اما صدای اذان ظهر شنیده میشد و من درست، مقابل درِ مسجد بودم. پلهها را پایین رفتم و از درِ چوبی و قدیمی شبستان که داخل شدم، حس خوب مسجدی باصفا با نمازگزاران پرتعداد به جانم ریخت.