برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]
«…درخلوت و تنهایی باشکوهی به سر میبرم. من برفرازتخته سنگی نشستهام که امواج کفآلود دریا به زیر پا و همه ابرهای بزرگ آسمان درزیرپنجره اتاقم قرار دارد. من در این رویای عظیم اقیانوس، چون کسی هستم که اقیانوس به خواب مغناطیسیاش انداخته است ودربرابر این مناظرشگفتانگیز و این فکرعظیم زنده که درآن فرورفتهام، انگارخدارا میبینم!