خانم سولماز اصغری مجری مراسم بیماران مبتلا به سرطان موسسه بهنام دهش پور
سولماز اصغري از گويندگان باسابقه خبر مي گويد: كار گويندگي مانند هر كار ديگري تابع شرايط روز است و تغيير، جزو لاينفك آن است. او مي افزايد: گوينده موفق كسي است كه فاصله ها را از ميان بردارد و كليشه ها را بشكند، چنانچه در حال حاضر اين نزديكي به مخاطب چه در نحوه اجرا و چه در تحرير خبر حس مي شود و با لحن محاوره اي كه مجري برمي گزيند به مخاطب نزديك تر مي شود. او در ادامه مي گويد: مجري ها ديگر از آن حالت روبات گونه خارج شده اند و مانند يك دوست در برابر مردم مي ايستند و صميمانه با آنها رفتار كرده و مانند گذشته خشك به آنها نگاه نمي كنند و مردم كه مجري را از جنس خودشان و قابل لمس مي يابند، مي پذيرند و با او ارتباط برقرار مي كنند.
اين گوينده خبر در مورد محدوده آزادي عمل مجري مي گويد: مجري بايد با توجه به خصوصيات فرهنگي و اجتماعي حاكم در جامعه پيش رود و با آن هماهنگ باشد و اگر خلاف آن عمل كند مخاطب او را پس مي زند و موفق نخواهد بود. مجري بايد با توجه به معيارهاي مردم عمل كرده و تعادل را حفظ كند. به اعتقاد او يك مجري به خصوص يك گوينده خبر در مرحله نخست بايد به زبان فارسي احاطه كامل داشته باشد و تا آنجا كه بتواند، اطلاعاتش به روز باشد زيرا زبان تلويزيون، زبان معيار است و با ميليون ها مخاطب با سلايق و جهان بيني متفاوت روبه روست و مدام از سوي اين طيف عظيم مردمي مورد قضاوت قرار مي گيرد.
او مي گويد: احاطه به زبان فارسي، اطلاعات عمومي بالا، سرعت انتقال و انبساط خاطر و شادابي چهره از مهمترين مهارت هايي است كه يك مجري بايد از آن برخوردار باشد، در عين اينكه ساختار شخصيتي هر گوينده نمود بيروني دارد و اگر مجري يك شخصيت بدبين، افسرده و خودخواه باشد، اين ويژگي در رفتار و گفتارش منعكس مي گردد كه باعث ناموفق عمل كردن او مي شود. مجري بايد طبيعي باشد، خودش باشد و از كسي تقليد نكند. او اشراف به بازيگري را لازمه اجرا نمي داند و معتقد است غلبه بر دوربين براي مجري كافي است. او در ارتباط با تفاوت حيطه هاي اجرا به لحاظ خبري، ورزشي، زنده، توليدي و… معتقد است هر مجري بايد در يك زمينه خاص كه با تخصصش هماهنگ است، فعاليت كند.
می گوید در شأن یک رسانه نیست که مجری خود را صرفاً به خاطر چهره زیبا انتخاب کند. آنچه تعیین کننده است مهارت خبرخوانی و مهارت اجراست که صدا و تصویر را هم تحت تأثیر خود قرار می دهد. گوینده با شناخت و درک کامل زبان مادری و ادبیات آن، زبان مکتوب را با استفاده درست از اندام های گفتاری، با لحن مناسب به منظور ایجاد ارتباط و انتقال مفاهیم با حفظ امانت به زبان ملفوظ تبدیل می کند. اینها بخشی از گفتههای گوینده سابق صدا و سیما، سولماز اصغری است. آنچه در ادامه می خوانید، مصاحبه شفقنا رسانه با سولماز اصغری، درباره ی معیارهای انتخاب گوینده، مهارت ها و پرورش گویندگان خبر در صدا و سیماست.
برای سوال اول درباره ی معیارها صحبت کنیم، گویندگان خبر در حال حاضر با چه معیاری انتخاب می شوند و چه مراحلی باید طی شود تا به گویندگی برسند؟
خوشبختانه به تازگی کلاسهای آموزشی برای گویندگان داریم، در واقع تعلیم میبینند و آزمون و خطا را روی آنتن انجام نمیدهند و میتوان گفت که برای انتخاب گوینده یک روند تخصصی خوب در حال طی شدن است.
گویندگان خبر پیشین مثل خود شما کار خود را از رادیو آغاز و به عبارتی این راه را پله پله طی می کردند تا به گویندگی برسند، در حال حاضر هم این گونه است؟
خیر. گفته ی شما درست است، قبلاً ما هم در رادیو خبر میخواندیم و هم در تلویزیون ولی در حال حاضر رادیو و تلویزیون کاملاً مجزاست و گویندگان آنها از هم جدا هستند. گوینده ی رادیو برای رادیو پرورش می یابد و گوینده ی تلویزیون با تکنیک های خاص خود برای تلویزیون پرورش می یابد.
خب چرا الآن روند قبلی طی نمی شود؟
این تصمیمی است که در سطح مدیران بالا گرفته شده است و من دلیل واقعی آن را نمی دانم. ولی شاید بتوان گفت چون در رادیو فقط صدا مهم است و در تلویزیون صدا و تصویر به کمک یکدیگر می آیند، اقدام بدی هم صورت نگرفته است. ضمن این که جدا کردن این دو مقوله از یکدیگر که هر کدام خصوصیات خاص خود را دارد، کار قابل تأملی است.
الان برای جایگزینی شیوه قبلی و به غیر از برگزاری کلاسهای آموزشی روش دیگری نیز وجود دارد؟
به نظر من غیر از کلاسهای آموزشی گویندگی، کسی که قرار است به عنوان گوینده ی خبر مشغول به کار شود، بهتر است حداقل یک سال در تحریریه خبر کار کند تا با فضای خبر آشنایی پیدا کند، اطلاعات خبری خود را بالا ببرد، با گوینده ها داخل استودیو حضور پیدا کند و شاهد نحوه ی اجرای آنها باشد. به عقیده ی من این موارد می توانند بسیار مثمر ثمر باشند. البته نتیجه ی اصلی این امر می تواند این باشد که استرس ها هم کاهش پیدا می کنند.
به نظر می رسد در این سالها باشگاه خبرنگاران پرورش مجری را برعهده گرفته است، به نظر شما آیا روال باشگاه برای تربیت مجری قابل قبول است؟
در حقیقت من آشنایی چندانی با باشگاه خبرنگاران و دوره های برگزار شده در آنجا ندارم ولی پروسه ای که در بسیج صدا و سیما در حال طی شدن است، بسیار خوب است و مطمئناً گسترش هم پیدا خواهد کرد یعنی حتی ممکن است به کسانی که در آنجا مشغول طی مراحل آموزشی هستند، مدارک بالاتری نیز اعطا کنند و به غیر از کلاسهای مبتدی و اولیه کلاسهای حرفهای نیز برای آنها برگزار کنند. به نظر من این روند برای جذب گوینده روندی بسیار خوب و قابل قبول است.
خب با وجود این که شما این کلاسها را قبول دارید، آیا به نظر شما نقاط قوت و ضعفی هم در آن وجود دارد؟
به نظر من نقطه ضعف این بود که فیلتری وجود نداشت. یعنی باید از همان ابتدا از کسانی که برای حضور در این کلاسها ثبت نام می کنند، تستی گرفته شود تا کسانی که واقعا توانایی و مهارت این کار را ندارند حذف بشوند و بیهوده وقت و هزینه ی خود را هدر ندهند. از سوی دیگر معلم هم گرفتار زحمت مضاعف نشود چون باید تعدادی از این افراد آموزش دیده در کلاس را رد کند و بار روانی زیادی را هم متحمل شود. به همین دلیل معتقدم مانند کلاسهای دوبلاژ باید برای حضور در این کلاسها تست ورودی برگزار شود. نقطه قوت هم برگزاری کلاسهای پیشرفته بعد از کلاسهای مبتدی است که انجام میشود. البته اگر بعد از کلاسهای پیشرفته، کلاسهای فوق پیشرفته نیز برگزار شود، بهتر خواهد شد. چون هر چه قدر در این کلاسها خبر بخوانند و به طور آزمایشی کار گویندگی را تمرین کنند، توانایی کنترل استرس خود را هم به دست خواهند آورد.
به نظر شما بین مهارتهای گویندگی، صدا و چهره کدام یک مهمتر است؟
ببینید به نظر من اصلاً در شأن یک رسانه نیست که مجری خود را صرفاً به خاطر چهره زیبایش انتخاب کند. صدا و تصویر اگر در حد معمولی هم باشد هیچ ایرادی ندارد ولی آنچه تعیین کننده است مهارت خبرخوانی و مهارت اجراست که صدا و تصویر را هم تحت تأثیر خود قرار می دهد. البته مسلم است کسی که صدا و تصویر را هم داشته باشد، قدرت تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت ولی باز هم تأکید می کنم مهارت های خبری مهم تر است.
این مهارتها شامل چه چیزهایی است؟
درک خبر، خوب خواندن خبر، و این که گوینده بتواند در پیچ های خطرناک خبری خودش را نبازد و خبر را به بهترین شکل ممکن به بیننده منتقل کند. منظور از این پیچ ها و بزنگاه های خطرناک هم اشکالات فنی و اشکالات صدا و مشکلات اتاق فرمان است که بتواند خود را خوب کنترل کند. و مورد دیگر این که بتواند استرس خود را خوب کنترل کند. درک خبر هم به این معنی است که خبر خوانده شده، خوب فهمیده شود و این هم مستلزم این است که اطلاعات خبری باید بالا برود. من همیشه این نکته را یادآور می شوم که تُپُق برای گوینده اصلاً مهم نیست ولی بی سوادی خیلی خیلی مهم و تعیین کننده است. زیرا به نظر من بی سوادی، گوینده را تخریب می کند ولی تُپُق مساله ای غیرارادی است که ممکن است برای هرکسی پیش آید.
پس به نظر شما اگر کسی مهارتهای خبری را داشته باشد ولی صدا و چهره نداشته باشد، باز هم صلاحیت انتخاب شدن دارد، درست است؟
بله. زیرا شما حتی در شبکه های خبری بین المللی هم شاهد این هستید که بسیاری از گویندگان خبر مطرح جهانی شاید اصلاً چهره ی زیبا یا صدای خیلی خوب نداشته باشند ولی فقط به دلیل همین مهارت های خبری در سطح جهان شناخته شده اند.
به نظر شما مهارتهای کلامی و غیرکلامی گوینده چه چیزهایی میتواند باشد؟
مهارتهای کلامی اطلاعات عمومی بالا، ادبیات فارسی خوب، انگلیسی خوب، آشنایی با زبان عربی و ادا کردن کلمات به صورت سالم و درست است. آشنایی با این امر که خبر در بعضی مواقع ایجاب می کند تُند و در بعضی جاها باید کُند و آرام خوانده شود یعنی دارای انعطاف در صدا باشد و همین طور فنون خبری شامل تاکیدها و مکث های درست را رعایت کند. اما درباره ی مهارت های غیرکلامی، به نظر من این مهارت ها هم به اندازه ی مهارت های کلامی مهم است. ما با نگاه خود میتوانیم با بیننده خود ایجاد صمیمیت بکنیم. با حرکات دست، چشم، ابرو و در کل با زبان بدن خود میتوانیم با بیننده حرف بزنیم. به عقیده ی من این که گویندهای بتواند با زبان بدن با بیننده ارتباط برقرار کند بسیار موفق تر از گوینده ای است که خشک و رسمی و فاقد هرگونه انعطافی است.
در بخشهای خبری ما، به این ارتباط غیرکلامی توجه میشود؟
اگر راستش را بخواهید، من به شخصه گوینده های بسیار کمی را دیده ام که چه در مهارت های کلامی و چه در مهارت های غیرکلامی مهارت داشته باشند. به نظر من به این امر اصلاً توجه نمی شود.
پس در نتیجه مخاطب هم جذب این گوینده ها نمی شود.
مسلماً وقتی که شما از ارتباط برقرار کردن با مخاطب خود عاجز باشید، خبر را یکنواخت و بد بخوانید، رسمی و خشک بخوانید و نتوانید ارتباط صمیمانه با بیننده خود برقرار کنید آن کانال محکوم به عوض شدن است.
پس در بخش های خبری ما صرفاً به انتقال خبر اهمیت داده می شود نه به این مهارت ها؟
ببینید وظیفه گوینده خبر، انتقال یک خبر به بهترین شکل ممکن است و این بهترین شکل هنوز مشاهده نشده است!
به نظر شما تفاوت بین سبک کلاسیک و سبک جدید امروزی که خبر به گونهای صمیمانه خوانده می شود، خیلی فاحش است؟
ببینید امروزه غیررسمی و صمیمی خواندن خبر به نوعی یک روال معمول و مد روز در سراسر دنیاست ولی در عین حال ما دو نوع خبر داریم. سافت نیوز (خبر نرم) و هارد نیوز (خبر سخت). گوینده نمیتواند و نباید خبر نرم را با همان لحن خبر سخت بخواند و بالعکس. چون شما با این تغییر لحن پیام را منتقل می کنید و بیانگر این هستید که خبر تا چه اندازه مهم است.
شما به عنوان گوینده ی خبر در روش کلاسیک که خبر به صورت رسمی و خشک خوانده میشد، سبک کلاسیک را دارای ضعفی هم می بینید؟
بله، چون دانش گویندگی هم مثل هر دانش دیگری پیشرفت کرده و به روزتر شده است. یعنی تمام گوینده های مطرح رسانههای معتبر دنیا هم به سمت غیررسمی اجرا کردن حرکت کردهاند نه به صورت خشک و در یک چارچوب رسمی. زیرا خشک و رسمی و به عبارتی نظامی وار خواندن خبر مانع از ایجاد ارتباط با بیننده می شد. من به شخصه موافق همین سبک جدید خبرخوانی هستم.
به نظر شما این صمیمت تا کجا مجاز است؟
بستگی به بخش خبری دارد. گوینده باید با توجه به متن خبری لحن خود را تغییر دهد و نباید هرطور که دلش خواست خبر را بخواند. بعضی از خبرها می طلبند که صمیمانهتر اجرا شوند و برعکس بعضی از خبرها اصلاً نباید به طور صمیمانه خوانده شوند. صمیمت را می توان با یک تبسم، با چهره ای که تا مرز لبخند پیش رفته، با زبان بدن نشان داد ولی نه به گونه ای که مخرب باشد.
آیا به نظر شما استفاده از افعال شکسته قابل قبول است؟
این امر هم باز بستگی به نوع خبر دارد. ما نمی توانیم یک خبر سخت و مهم را با افعال شکسته بخوانیم ولی در مقابل می توان یک خبر نرم را به صورت صمیمی و با افعال شکسته خواند.
بسیاری از اساتید زبان فارسی به شکستن افعال انتقاد دارند. به نظر شما آیا این انتقاد درست است؟
به نظر من نگاه ما نباید خیلی متعصبانه باشد. ما برای جذب مخاطب خیلی کارها باید انجام دهیم که این مورد هم ممکن است فدا شود. بسیاری از اساتید منادی ادب فارسی باید نگاه متعصبانه خود را تغییر دهند زیرا رسانههای موفق دنیا حتی رسانههای فارسی زبان موفق دنیا این کار را انجام می دهند.
به نظر شما بخشهای خبری تا چه اندازه میتوانند در بهبود زبان فارسی تأثیرگذار باشند؟
زبان تلویزیون زبان معیار است. به این معنی که مردم به تلویزیون اقتدا می کنند و زبان و درستی و غلطی آن را از تلویزیون یاد می گیرند. مسلماً کسانی که در تحریریه خبر کار می کنند، باید بیشتر تلاش کنند و از طرفی باید افراد آشنا با زبان فارسی به کار گمارده شوند تا ادبیات صحیح منتقل شود.
رفتار گویندگان در مقابل اخبار فوری چگونه باید باشد؟
مهمترین قدم این است که گویندگان بتوانند استرس خود را مهار کنند، اگر هم استرسی دارند باید در درون خود نگه دارند و آن را نشان ندهند زیرا تشویش و اضطراب گوینده به بیننده هم منتقل می شود. این یکی از همان پیچهای خطرناک خبری است که در بالا به آن اشاره کردم. هر لحظه ممکن است خبری به دست گوینده برسد که حتی قابل خواندن نباشد. اینجاست که گنجینه و ذخیرهی اطلاعات گوینده به کمک او می آید و گوینده را از این پیچ به راحتی عبور می دهد. آشنایی با کلمات و زبان فارسی، مسایل و رویدادهای خبری و تسلط بر نحوه ی خواندن خبر در این لحظه ها به داد گوینده می رسند.
آیا نظارتی بر اجرای گویندگان وجود دارد که اگر در اجرای خود ایرادی داشتند به آنها متذکر شوند؟
صد در صد. در استودیوی خبر شخصی به عنوان ناظر خبر وجود دارد که خبر پخش شده را نگاه کرده تعداد اشتباهات گوینده را یادداشت می کند و در آخر هر ماه نامه ی اعمال گوینده به دست وی داده می شود.
برچسبها: سولماز اصغری, مجری, مجری زن, گوینده خبر
فقط سولماز
مرسی
ولی فقط عکس اول و دوم جدیده
نگفتی که عکس اول برای کجاست و چیه ؟
لطفا مثل عکس اول بازم بذار
مرسی
منبع عکس:
http://behnamcharity.org.ir/?p=3753
دوست عزیز با تشکر از شما مطالب مربوط به خانمها مهدیا غلامی.فریده فرخی نژاد. شعله قهرمانی و فریبا محمدی در قسمت مجریان تلویزیون گذاشته نشده است
چرا گذاشتیم جستجو کنید میاد… قدیم گذاشتیم این ها رو…
مجری خوب و مودبی هست
مرسی از این مطلبت