از مجريان زبده و كاربلد بخش خبر ورزشي شبكه خبر كه همه با چهره و صداي گرم او آشنا هستيم. اجراي متفاوت، بيان شيوا و چهره دوست داشتني او باعث شده تا پيمان اسديان چند بار به عنوان مجري برتر بخش خبر ورزشي سيما انتخاب شود. پيمان 33 ساله كه خودش نيز ورزشكار است، دنياي اجرا را بينهايت ميداند و معتقد است كه هنوز هم بايد در اين عرصه بياموزد و ياد بگيرد. از اينكه مجريگري را انتخاب كرده بسيار راضي است و آرزوهاي بزرگي براي اين عرصه دارد. با او به گفتگو نشستيم…
اصليتي سبزواري
«متولد 17 تيرماه 1357 در تهران، يك برادر دارم به نام پويا كه 4 سال از من كوچكتر است. مادرم بازنشسته سازمان صدا و سيما و پدرم مهندس ساختمان هستند. در رشته مديريت بازرگاني تحصيل كردهام و مجرد هستم. اصليت پدر و مادرم به شهر سبزوار باز ميگردد.» اما او چگونه مجري شد؟
«مادر من از بازنشستههاي سازمان صدا و سيما هستند و به واسطه حضور ايشان در رسانه ملي من نيز توانستم وارد مجموعه بزرگ صدا و سيما شوم. در ابتدا كارم را با دستياري تصوير در شبكه جام جم آغاز كردم، مدتي مشغول به كار بودم كه توسط يكي از مديران پيشنهاد اجراي بخش خبر به من داده شد. اصلا اين توانايي را در خودم نميديدم چرا كه خيلي خجالتي هستم و از مواجهه با مخاطب گريزانم. قرار شد دورههاي فشردهاي را زير نظر اساتيد سازمان بگذرانم كه مدتي در خدمت استاد «فواد بابان» بودم تا اينكه پخش آزمايشي شبكه خبر آغاز شد و به شبكه خبر رفتم.» اما چرا بخش ورزشي؟ ميگويد: «زماني كه كار مجري گري را آغاز كردم سن و سال زيادي نداشتم و تقريبا 21 سال سن داشتم. براي همين خيليها ميگفتند چهرهام متناسب با بخش خبر سياسي نيست و بيشتر با كارهاي جوانپسند همخواني دارد همچنين به دليل علاقه فراواني كه به مقوله ورزش داشتم در بخش خبري شبكه خبر مشغول به كار شدم.»
شبكه خبر
او به مطالبي در مورد شبكه خبر و تفاوت آن با ديگر شبكهها ميپردازد.
روزي كه در شبكه خبر كار را آغاز كرديم، بنابراين بود كه خروجي كار برنامهاي متفاوت باشد، چون شبكه خبر، جهاني است و مخاطبان فراواني دارد بيشتر به دنبال اين بوديم كه ساختارشكني كنيم و فضاي خبر را از حالت بيش از حد رسمي و خشك خارج كنيم.
يكي از ساختارشكنيها كه به آن اشاره كردم همين نوع اجراي مجريان بود. بايد كاري ميكرديم كه مخاطب در مدت زمان ديدن خبر ورزشي احساس خستگي و بيحوصلگي نكند. بايد فضا را طوري به وجود ميآورديم كه مخاطب احساس راحتي كند. يكي از راهها كه ميشد از آن راحتي را به مخاطب القا كرد، راحت حرف زدن و بيان راحت خبر بود حتي گاهي به ما ايراد ميگيرند و ميگويند «بخش خبر ورزشي از حالت خبر خارج شده!»
در شبكه خبر و بخش ورزشي سعي شد علاوه بر متن خبر به حاشيهها نيز پرداخته شود. پخش برنامههايي چون پارازيت و دوربين خبرساز و… بيتاثير نبوده و هميشه شنيدن حاشيههاي اخبار نيز خالي از لطف نيست و جذابيت خاص خودش را دارد. مردم بعد از مدتي از شنيدن متن خبر خسته ميشوند و به شنيدن حاشيه خبر گرايش پيدا ميكنند.
احساس نبايد دخالت كند
يك مجري وقتي براي اجراي خبر وارد استوديو ميشود بايد همه گرايشهاي خود را پشت در بگذارد و مقابل دوربين برود. يك استاد داشتم كه ميگفت «روزي براي اجراي خبر به راديو رفتم. چند دقيقه قبل از شروع اخبار، خبر فوت پدرم را به من دادند ولي در مدت اجراي خبر هيچ كس از چهره و صدايم متوجه ناراحتي من نشد چرا كه احساسم را در كارم دخالت نداده بودم.»
اسديان در ادامه ميگويد: «ما اين حرفه را فقط از روي عشق و علاقه دنبال ميكنيم و اگر بخواهيم فقط از نظر مالي به اين كار نگاه كنيم زياد جالب به نظر نميرسد. گرچه از نظر درآمد خدا را شكر در وضعيت بدي قرار ندارم.»
پيمان ميگويد: «دنياي اجرا بي نهايت است و هرچه رو به جلو ميروي ميفهمي كه بايد بيشتر بياموزي هيچ وقت دوست ندارم انرژيام را نسبت به كارم از دست بدهم چرا كه به نظر من روزي كه يك مجري نسبت به كارش بيتفاوت شود رو به سرازيري ميرود.»
خبرهاي خوب و بد
اعلام خبرهاي موفقيت ورزشكاران ايراني در عرصههاي بينالمللي هميشه برايم خاطرهانگيز است شايد دلچسبترين آنها خبر كسب مدال طلاي حسي
ن رضازاده در المپيك سيدني بود.
و بدترين خبر و ناراحتكنندهترين خبر
«عدم راهيابي تيم ملي فوتبال ايران به جامجهاني»
به نظر ميرسد كه ما مجريها آدمهاي جدي و خشكي باشيم شايد طبيعت كار ما بعضي وقتها اينطور ايجاب كند ولي در زندگي شخصيام اصلا اينگونه نيستم.
تخصص آشپزي من در پختن ماكاروني است و اين غذا را به خوبي ميپزم! غذاهايي را كه در آن بادمجان باشد نيز دوست دارم!
مردم وقتي مرا ميبينند اولين چيزي كه ميپرسند اين است، «شما پرسپوليسي هستيد يا استقلالي؟»
به جز تمرينات بدنسازي عضو تيم فوتبال رسانه ورزش هستم كه با اين تيم تمرينات بسيار منظمي دارم و در مسابقات مختلفي شركت ميكنيم. ضمن اينكه بايد بگويم در پست دفاع راست بازي ميكنم.
از مسافرت با هواپيما ميترسم!
دوستانم مي گويند: «پيمان آدم شوخ طبعي است» هميشه شاداب و با نشاط هستم.
در بين بازيگران به بازي آقاي پرويز پرستويي و خانم معتمدآريا علاقه زيادي دارم.
در شهرك اكباتان تهران زندگي ميكنم.
اگر خودم را چشم نزنم راننده خوبي هستم و تابع مقررات راهنمايي و رانندگي ميباشم خدا را شكر تا به حال نه جريمه شدهام و نه تصادف كرده ام. در كل آدم قانون گرايي هستم.
شيطنتهاي من در دوران كودكي مثل همه بچههاي ديگر بود. زياد اهل شلوغ كاري نبودم، بچه آرامي بودم. در مدرسه هم نه شاگرد اول بودم و نه شاگرد تنبل، البته در دوران دبيرستان سابقه تجديدي هم دارم ولي در مجموع درس و مدرسه را دوست داشتم.