چه زماني گواهينامه گرفتيد؟
دقيقا زماني كه 18 ساله شدم براي گرفتن گواهينامه اقدام كردم.
چند بار امتحان داديد تا قبول شويد؟
همه مراحل امتحان را يك ضرب قبول شدم و مثل هميشه شاگرد اول بودم.
فكر ميكنم رابطه خوبي با رانندگي داريد و علاقه زياد شما به رانندگي باعث شد تا يك ضرب قبول شويد؟
علاقه كه چه عرض كنم !من عاشق رانندگي هستم و عشق سرعت !هميشه جسته و گريخته رانندگي ميكردم و استعداد خوبي هم داشتم، براي اين بود كه همان بار اول قبول شدم، اما مدتهاست كه سرعت را كنار گذاشتم، چرا كه تصادفهاي بدي كردم و چشمم ترسيده!؟
الان چه ماشيني داريد؟
يك پژو 206 سفيد رنگ دارم كه البته يك بار منفجر شده است!
مثل اين كه در رانندگي اهل دسته گل به آب دادن هستيد؟
گفتم كه عشق سرعت هستم و گاهي هم اين سرعت كار دستم ميدهد. يكي دو سال پيش بود كه به دليل سرعت بيش از حد و عدم كنترل ماشين، تصادف فجيعي كردم كه براي تعمير ماشين چيزي حدود چهار ميليون تومان از جيب مبارك پرداخت كردم!
تا حالا كاري هم براي تغيير اين عادت در رانندگيتان كردهايد؟
هر چند وقت يك بار به خودم قول ميدهم كه كمتر با سرعت رانندگي كنم، ولي بعد از مدتي دوباره لذت سرعت وسوسهام ميكند و قولم را ميشكنم!
به نظرم بهترين راه اين است كه آجر زير پاي پدال گاز ماشينتان بگذاريد!
اين را شنيدهام (با خنده)! آجر زير پدال ميگذارند كه نتواني بيش از حد گاز بدهي و سرعت بگيري ؛ البته جداي از شوخي براي تغيير رفتار در رانندگي، بايد روي فرهنگ اين موضوع كار كرد.
زياد تصادف ميكنيد؟
اوايل كه رانندگي ميكردم، استرس تصادف كردن داشتم، ولي بعدها اين استرس تبديل به اعتماد به نفس شد. واقعيت اين است كه زياد تصادف نميكنم، يعني تصادف جزئي نميكنم! هر وقت هم كه تصادف كنم در حد المپيك ركورد ميزنم! در واقع چند وقت يك بار يك ماشين منفجر ميكنم.
جريمه هم ميشويد؟
بله خيلي اوقات به دليل سرعت زياد يا صحبت كردن با تلفن همراه در حين رانندگي، گاهي هم جاي نامناسب پارك ميكنم.
از كدام يك از تابلوهاي رانندگي بيزار هستيد؟
ورود ممنوع را اصلا دوست ندارم. هميشه در خيالات خودم به اين تابلو ميگويم ضدحال!
در رانندگي چقدر اهل قانون مداري و رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي هستيد؟
درست است كه عشق سرعت هستم، ولي هميشه سعي ميكنم به قوانين احترام بگذارم و خلاف مقررات عمل نكنم. مثلا هيچ وقت چراغ قرمز را رد نميكنم، حتي اگر نيمه شب باشد و پليسي هم وجود نداشته باشد.
پشت چراغ قرمز به چه چيزي فكر ميكنيد؟
اگر سرم خيلي شلوغ باشد، درگير كار و به فكر برنامههايم هستم و اگر هم عجله داشته باشم، به زمان سنج چراغ راهنما نگاه ميكنم كه گاهي اوقات روي عدد خاصي گير كرده و تكان نميخورد.
حالا با همه اين حرفها دست فرمان خوبي داريد؟
انصافا بله، راننده خوبي هستم!
راستي از تعميرات و عيبيابي خودرو چيزي ميدانيد؟
اصلا، به هيچ عنوان چيزي نميدانم! هر وقت ماشينم خراب شود به امداد خودرو زنگ ميزنم!
يعني در ماشينتان جعبه ابزار نداريد؟
چرا، ولي در حد خيلي ابتدايي، در حدي كه بتوان پنچري گرفت!
پس پنچري گرفتن را بلد هستيد؟
اين ديگر از حداقل چيزهايي است كه هر رانندهاي بايد بلد باشد، ولي اگر راستش را بخواهيد هميشه براي پنچري گرفتن تنبلي ميكنم!
تا به حال با ژيان رانندگي كرديد؟
نه. ولي اين طور ماشينها را خيلي دوست دارم، به خصوص فولكس قورباغهاي كه خيلي زيبا و با مزه است.
چرا خانمها در رانندگي محتاطتر هستند؟
شايد آرامش خاصي كه دارند و روحيه لطيفتر آنها باعث ميشود در رانندگي كم خطر عمل كنند.
موتور سواري بلديد؟
نه، ولي بدم نميآيد ياد بگيرم، مخصوصا تك چرخ زدن را (با خنده!)
گواهينامه پايه يك داريد؟ رانندگي با كاميون و اتوبوس را بلديد؟
نه، ولي با اين سوالهايي كه شما ميپرسيد وسوسه ميشوم خلباني هم بياموزم، چه برسد رانندگي با كاميون و اتوبوس!
تا به حال گير پليس نامحسوس افتادهايد؟
اگر راستش را بخواهيد يكي دو باري سر وقتم آمدهاند و به دليل سرعت زياد در رانندگي جريمهام كردهاند.
و ديگر.
گفتم يه زماني عشق سرعت بودم ولي الان ديگر نه… در تعطيلات سه روزه عيد فطر در خبرها آمده بود كه 148 نفر كشته و 730 نفر مجروح شدند كه يك آمار بسيار تك
اندهنده است. از همه ايرانيها ميخواهم، آقاي عزيز، خانم عزيز و محترم، كمي يواشتر و آرامتر برانيد. خطر هميشه در كمين شماست…