دوشنبه , آذر ۵ ۱۴۰۳
خانه / مصاحبه با بازیگران و هنرمندان / مصاحبه با حديث ميراميني

مصاحبه با حديث ميراميني

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

حديث ميراميني بازيگري است كه شيطنت از درون چشمانش موج مي‌زنــد و اصولا نقش‌هايي با اين حـــال و هوا را ايفا مي‌كند. اما زماني كه با او هم‌صحبت شدم، حديث را دختري با احساس ديدم كه هنوز كودك درونش زنده است.

او عاشق خانواده است و بيشتر زمانش را با آنها سپري مي‌كند، جالـــب اســـت بدانيد كه به تازگي هم عمه شده ‌است. اخيراً از او ســـــريال «ســـــراب» در تلويزيون پخش شد و همچنين فيلم سينمايي پرفروش «ورود آقايان ممنوع» در سينمـــاهاي كشور اكران شد، با او به گفتگو پرداختيم…

سراب و ورود آقايان ممنوع

كار با آقاي سهيلي‌زاده هميشه براي من لذت‌بخش بوده و به همين خاطر وقتي پيشنهاد بازي در سريال «سراب» را به من دادند، مطمئن بودم خير و صلاح من را در بازي اين نقش ديده‌اند، هر چند كه تفاوت وافر آن با «روشنك دلنوازان» تمايل من را براي بازي در اين سريال بيشتر كرد.

حديث در خصوص كار با «رامبد جوان» ادامه داد: «شخصا به طنز رامبد جوان علاقه بسياري دارم و زماني كه پيشنهاد بازي در فيلم «ورود آقايان ممنوع» را به من دادند، پس از خواندن فيلمنامه درصدد آن بودم كه با وجود همزماني با سريال «زن بابا» حتما در آن فيلم حضور داشته باشم كه خوشبختانه با هماهنگي و لطف هر دو گروه، اين اتفاق ميسر شد.»

فوتبال

از دوران كودكي، خاطره زيادي به ياد ندارم. اما خانواده هميشه از شيطنت‌هاي من، ياد مي‌كنند، هر چند كه وجود 3 برادر بزرگ‌تر هم دليلي مبرهن بر اين موضوع است.

حديث مي‌گويد: در آن دوران براي من، فوتبال بازي كردن از خاله بازي جذابيت بيشتري داشت و دوچرخه‌سواري و اسكيت از علايق من در آن برهه از زمان بود.

سفر به مكه و مدينه

ارديبهشت‌ماه حديث به همراه گروهي از بازيگران به سفر حج رفته بودند. اين بازيگر جوان در اين باره گفت: با من تماس گرفتند و گفتند امسال قرار است، گروهي از بازيگران را به سفر حج ببريم كه اسم شما هم در اين ليست هست. من به شدت خوشحال شدم، چون اصلا فكر نمي‌كردم، در اين موقعيت زماني و در اين سن طلبيده شوم، با كمال ميل پذيرفتم. جالب است كه نام تمام خانم‌هاي بازيگري كه مي‌شناسم در آن ليست بود، اما به علت مسايل كاري نتوانستند ما را همراهي كنند. حديث ميراميني در ادامه چنين گفت: اين سفر حال و هواي عجيبي براي شخص من داشت، اصلا يك دنياي ديگر بود. زمان طواف به قدري اشك ريختم كه تازه در دور چهارم توان باز كردن چشم‌هايم را داشتم تا كعبه را ببينم اگر دوباره به خانه خدا بروم، فقط دوست دارم داخل مسجدالحرام بنشينم و ساعت‌ها به كعبه نگاه كنم. البته سفر اول هم اين كار را انجام مي‌‌دادم.

مادرم

به نظرم، دخترها از يك سني به بعد با مادرشان رابطه عميق‌تري پيدا مي‌كنند و خوب الان من در اين شرايط هستم و رابطه بسيار تنگاتنگي با مادرم دارم.به حرف‌هاي مشترك ما افزوده شده است و در مورد مسايل مختلف خانه به خصوص دكوراسيون با هم تبادل‌نظر مي‌كنيم. سليقه‌هاي ما آن قدر به هم نزديك شده كه اصولا با هم خريد مي‌رويم و اگر مادر در كنارم نباشد، توان خريد كردن ندارم.

حواس مادرم جمع است

مانند خيلي از دوستان بازيگر براي خودم طراحي لباس انجام نمي‌دهم، اما style به خصوص خودم را دارم كه هميشه آن را حفظ مي‌كنم. در اين زمينه بايد از مادرم ممنون باشم. چون در زمان‌هايي كه مشغله فراوان دارم و سر فيلمبرداري هستم، ممكن است يك لباس را چند روز متوالي بپوشم، كه مادرم با حواس جمع پيشنهاد آن چه را كه بايد بپوشم به من مي‌دهد و تمام آنها را اتو مي‌كشد، تا در روزهاي پر كاري شيك و تميز به سركار بروم.

درك برادر

با تمام برادرهايم رابطه‌اي صميمي دارم، اما با برادر دومم زمان بيشتري را سپري مي‌كنم. چون به لحاظ موقعيت و شرايط، زمان بيشتري را براي گذراندن وقت با يكديگر داريم. اگر روزي حال مساعدي نداشته باشم همين برادرم است كه من را درك مي‌كند و با بيرون بردن من سعي مي‌كند حال نامساعد آن روز من را بهبود بخشد. واقعا خدا را شكر مي‌كنم به خاطر اين انسجام فوق‌العاده در خانواده ميراميني.

فرزند آخر خانواده

همه اعضاي خانواده ما روابط بسيار خوبي با هم دارند و شايد چون من فرزند آخر خانواده هستم، هميشه حمايت خاص خانواده را نسبت به خودم احساس كرده‌ام. حتي هميشه سعي مي‌كنم با برادر بزرگ‌ترم كه سوئد زندگي مي‌كند، روابط خوبمان را حفظ كنيم و از طريق اينترنت، يكديگر را ببينيم و صحبت كنيم.

همچنين با همسر برادرم هم رابطه خواهرانه‌اي دارم و الان كه آنها در كنار ما نيستند اما با خواهر، مادر و خاله‌هاي همسر برادرم بسيار نزديك هستيم و رفت و آمد داريم.

صداي بد

در دوران مدرسه، هميشه سعي داشتم كه در فعاليت‌هاي فوق برنامه، به خصوص گروه سرود شركت داشته باشم. اين در صورتي بود كه فاقد هرگونه صدا و شايد استعداد در اين زمينه بودم. به خاطر دارم
، زمان تمرين بچه‌هاي با استعداد نگاه خيلي بدي به من داشتند، چون با اعتماد به نفس هر چه تمام، مي‌خواستم با آن صداي وحشتناك تك‌خوان گروه هم باشم. زمان اجرا هم كه فرا مي‌رسيد، صداي خودم در سرم مي‌پيچيد و جدا دلم براي بچه‌هايي كه مجبور بودند صداي من را بشنوند مي‌سوخت. بعد از سال‌ها اولين بار است كه اين موضوع را مطرح مي‌كنم.(مي‌خندد)

خواهرم را درك مي‌كنم

برادر دوم حديث ميراميني در اين مصاحبه حضور داشت و در معرفي خودش اين‌گونه گفت: متولد سال 1363 در تهران هستم و فارغ‌التحصيل رشته نقشه‌برداري عمران مي‌باشم.

وي در خصوص رابطه با حديث مي‌گويد: از اين‌كه خواهرم بازيگري را انتخاب كرده، خوشحال هستم و صددرصد موافق بودم. رابطه‌ام با او همانند ديگر خواهر و برادرها خوب و صميمي است. به عقيده من علت اين گرما و روابط عالي بين كل اعضاي خانواده ما، پدر و مادر خوبمان است و آنها در اين صميميت نقش به سزايي را داشته‌اند.

از لابه‌لاي حرف‌ها

 در كلاس‌هاي استاد سمندريان با رز رضوي همكلاس بودم.

 از مادربزرگ و پدربزرگ عزيزم عذرخواهي مي‌كنم كه دير به دير به ديدارشان مي‌روم.

 علاقه دارم در كنار بازيگري تدوين فيلم را هم تجربه كنم.

 سارا درگاهي دوست دوران مدرسه‌ام است كه با هم تئاتر كار مي‌كرديم، اما متاسفانه چندين سال است كه او را نديده‌ام.

 مادرم دوست داشت كه من وكيل شوم.

 بعد از دلنوازان پيشنهادهاي بسياري در زمينه اجرا داشتم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: کپی کردن مطالب غیر قانونی است