ملک مرزبان از سال ۱۳۷۵ ترجمه را با مطبوعات شروع کرد. سال۱۳۷۶ اولین کتاب ترجمهاش به نام «فانی و الکساندر» نوشته اینگماربرگمان به چاپ رسید.
سانست پارک، گوشوارههای گیلاسی، هفده انگلیسی مسموم، بخور و نمیر، بودن، خاطرات سیلویا پلات و قلبی به این سپیدی برخی از کتابهایی است که او تالیف یا ترجمه آنها را بهعهده داشته است.
اردیبهشت، کتابنامه، چشم شب روشن و هنرنامه هم برنامههایی است که وی در سمتهای مختلف در آنها حضور داشته است.
با ملکمرزبان درباره فعالیتهایش گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
به نظر شما اجرا با بازیگری تفاوت دارد؟
بله تفاوتهایی دارد. مثلا نوع ارتباط بازیگر و مجری با دوربین متفاوت است. مجری با دوربین دوست است و با آن حرف میزند، اما بازیگر نگاهش را از دوربین پنهان میکند و تلاش میکند نقش بازی کند. مجری در بهترین شرایط تلاش میکند اطلاعتش را به شکل گفتوگو در اختیار مخاطب قرار دهد. بسیاری از فنون اجرا با بازیگری فرق دارد و به همین ترتیب است که برخی بازیگران تسلط لازم را برای اجرا نداشتهاند و بعضی مجریانی هم در بازیگری نتوانستند انتظارات را برآورده کنند؛ البته مجریان و بازیگرانی هم بودهاند که در این دو حیطه به موفقیتهای خوبی دست پیدا کردهاند.
شما تمایلی برای بازیگری ندارید؟
پیشنهاداتی داشتم، شاید از این به بعد جدیتر به آن فکر کن.
شهرت بازیگری برایتان جذابیت ندارد؟
راستش دنبال شهرت نبودهام. اعتبار ادبیام برایم بسیار با ارزش است و دوست دارم حفظش کنم. البته نه اینکه حفظ اعتبار ادبیام منافاتی با حضور جلوی دوربین داشته باشد، اما همیشه پشت دوربین را بیشتر دوست داشتهام. در شروع دوران کاریام سراغ کلاسهای فیلمسازی در انجمن سینمای جوانان رفتم و چند فیلم کوتاه ساختم. در تلویزیون هم تمایل بیشتری برای ساخت برنامه دارم تا اجرا، اما فرصت اجرا را بیشتر به دست آوردهام.
در زمینه برنامهسازی هم بیشتر سراغ برنامههای ادبی و هنری رفتهاید؟
بله، چون علاقه بیشتری به این حوزهها دارم و حوزه مطالعاتی و تحصیلاتم هم در این زمینه است. به همین دلیل از میان پیشنهادهایی که برای اجرا و برنامهسازی از سوی سازمان صداوسیما دارم، برنامههای فرهنگی و هنری را قبول میکنم. همیشه پیشنهادات گوناگونی وجود دارد، اما موقعی که تخصص کاری و تجربه دارید و در آن رشته تحصیل کردهاید، به طور حتم در اجرای برنامههای مرتبط میتوانید مسلطتر باشید. بخشی از تسلط در اجرا به احاطه شما روی موضوع برمیگردد. من دستکم در ۱۲ سال اخیر تلاش کردهام بجز این حوزه، اجرای حوزههای دیگر را نپذیرم.
برخی از مجریان در نوع و شیوه اجرایشان نظیر شما اجراهای آرام و متین دارند و برخی اجراهای شلوغ و پرتحرک. این تفاوت نوع اجرا به کاراکتر شخصیتی مجری مرتبط است یا نوع و جنس برنامه؟
قالب برنامه، موضوع آن و کاراکتر مجری در این قضیه مهم است. زمانی شما اجرای یک مسابقه را برعهده دارید یا زمان دیگر مجری یک برنامه گفتوگومحور هستید، در هر کدام از این برنامهها مجری باید متناسب با موضوع و قالب برنامه، شیوه اجرای خود را تغییر بدهد. برخی از مجریان ریتم تندی در اجرا و حرکت و هیجان بیشتری دارند و بنا به سلیقه خودشان اجرای برنامههای پرتحرک را انتخاب میکنند. هوشمندی مجری در این است برنامهای را برای اجرا انتخاب کند که هم در آن حیطه تجربه دارد و هم با روحیه و ریتم و سوادش سازگار باشد.
اگر اجرای یک برنامه طنز شلوغ و پرشخصیت را به شما بدهند قبول می کنید؟
برای من اجرای این نوع برنامهها جالب نیست و بیشتر ترجیح میدهم مخاطبش باشم. طنز شلوغ اصلا مال من نیست.
اجرای برنامه ضبط شده به اندازه برنامه زنده جذابیت دارد؟
برای من هردوی این شیوهها جذابیتهای خاص خودش را دارد. نزدیک به دو سال است که اجرای برنامه «هنر نامه» را که جمعه شبها از شبکه چهار پخش میشود بهعهده دارم و این برنامه تولیدی است. یعنی ابتدا ضبط میشود و بعد روی آنتن میرود، اما به خاطر محتوای برنامه، اطلاعاتی که ارائه میکند، تنوعی که در لوکیشن دارد و هربار باعث معاشرت من با آثار جدید هنری میشود، برایم جذابتر و هیجانانگیزتر از برنامه زنده است. البته برنامه زنده ویژگیهای خاص خودش را دارد که یکی از مهمترین این ویژگیها ارتباط زنده شما با مخاطب است.