آرامآرام در حال بیرونرفتن از در خروجی قرن هستیم؛ قرنی که به لحاظ بازه زمانی، مثل همه قرون گذشته، صد سال بیشتر را در بر نگرفته، اما آنقدر سرعت تحولات در آن بالا بوده انگار همعصرهای ما در مقایسه با پیشینیان، چندین قرن را به جای یک قرن زیستهاند. اگر بخواهیم رفتاری کرونولوژیک با شعر معاصر فارسی در قرن اخیر در پیش بگیریم، طی این گاهشماری خواهیم دید سرسامی بر قرن مسلط بودهاست. گاهی در طول تاریخ شعر فارسی، قرنی میآمده و قرنی میرفته بی آنکه بدن شعر فارسی تکانهای جدی را تجربه کردهباشد. اما شما قرن حاضر را بنگرید؛ چقدر تحول، چقدر چرخش، چقدر ایده و نظریه و حرکت. از قضا در پایان قرنی به سر میبریم که میزبان مراسم جشن تولد شعر نوین ایران بودهاست؛ نیمایوشیج، در آغازین سال همین قرن بود که نخستین شعرش را منتشر کرد.
ردای نیما بر تن شعر قرن
برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]