جمعه , فروردین ۱۰ ۱۴۰۳
خانه / بیوگرافی بازیگران / ستاره صفرآوه بازیگر تاجیکی سریال درچشم باد

ستاره صفرآوه بازیگر تاجیکی سریال درچشم باد

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 21 میانگین: 2.6]

ستاره صفرآوه Setareh Safarova

ستاره صفرآوه Setareh Safarova

ستاره صفرآوه Setareh Safarova

ستاره صفرآوه Setareh Safarova

ستاره صفرآوه Setareh Safarova

ستاره صفرآوه Setareh Safarova

ستاره صفرآوه Setareh Safarova

 

ستاره صفرآوه Setareh Safarova

ستاره صفرآوه Setareh Safarova

ستاره صفرآوه Setareh Safarova

سریال “در چشم باد” که برای ارایه ی تصویری واقعی از سال های ۱۳۲۰ به بازسازی وسایل آن دوران از جمله راه اندازی و به پرواز درآوردن هواپیمای متفقین دست زده است، این روزها، قطاری را با همکاری مسوولان راه آهن بازسازی و راه اندازی کرده که به دوره ی رضا خان بازمی گردد.

عوامل سریال “در چشم باد” که با هدایت مسعود جعفری جوزانی به لوکیشنی در حوالی “قلعه حسن خان” تغییر مکان داده اند، در این محل صحنه هایی از سال۳۲ را فیلمبرداری می کنند. صحنه هایی که در تمامی آن ها این قطار قدیمی و رنگ و رو رفته نقش محوری را دارد.

سریال “در چشم باد” 16 خرداد ماه و پس از گرفتن نماهای اصلی قطار، روز کم کاری را پشت سر می گذارد. روزی که با حضور حدود ۱۰۰ هنرور و دو بازیگر اصلی یعنی پارسا پیروزفر (در نقش بیژن) و ستاره صفرآوند (لیلی) به گرفتن نماهایی در کنار قطار می گذرد.

در پلان های این روز حدود ۳۰ تن از هنروران با لباس سربازان آمریکایی، قطاری که حامل مردم عادی است را متوقف کرده و پس از بیرون آوردن مسافران خود جایگزین آنان می شوند.

“بیژن” و “لیلی” نیز که در جمع این مسافران دیده می شوند، دیالوگی ندارند، بلکه ناظر کتک خوردن مسافری هستند که توسط مترجم سربازان آمریکایی با القابی چون “پدر تون به تونی” و “بد ژاپنی” مورد خطاب قرار می گیرد.

کتک خوردن این مرد که در جلوی صف مسافران قرار دارد از چند نما فیلمبرداری می شود و جعفری جوزانی هر بار برای نزدیک تر شدن بازیگران غیرحرفه یی به نقش خود جملات را پیش از آنان ادا می کند. با این حال بازیگران نمی توانند از ادای درست جملات به شیوه یی که مدنظر کارگردان است برآیند و همین مساله جوزانی و حتی هنروران پشت صحنه را عصبانی می کند. او می گوید: اصلا می دونی “پدر تون به تونی” یعنی چه؟” اما توضیحی درباره ی معنای آن نمی دهد!

سرانجام پلانی که تنها مترجم و مرد دهاتی در آن حضور دارند گرفته می شود و نوبت به پلانی می رسد که تمامی مسافران از جمله “لیلی” و “بیژن” باید در پشت این دو بازیگر در صف دیده شوند.

اوضاع سخت تر می شود; چرا که هر هنرور باید درست همان جایی قرار گیرد که در پلان های قبلی بوده است.

مسافران با لباس هایی کاملا متفاوت که نشان از شهری و غیرشهری بودن آنان دارد در کنار قطار به صف می شوند و در این بین، پسری خروس به دست که در دست دیگرش یک چمدان دارد، بیش از همه جلب توجه می کند. عوامل صحنه در پاسخ به این پرسش کارگردان که “این پسر کجا بوده؟” او را مطمئن می سازند که باید مقابل پیروزفر قرار بگیرد. اما جوزانی قد بلند پسر را مانعی برای دیده شدن بازیگر اصلی اش می داند و دختر کوچک تری را جایگزین او می کند.چیده شدن هنرورانی که در نقش مسافران قطار حاضر شده اند، چند دقیقه یی بیشتر به طول نمی انجامد; چرا که گرمای هوا همگی را به سمت سایه و زیر درختان می کشاند و حتی پارسا پیروزفر نیز چمدانی به عنوان صندلی گذاشته و روی آن می نشیند.

فرمان آغاز فیلمبرداری هنرورانی که به سایه پناه برده اند مجددا کنار قطار ردیف می کند و این جوزانی و دستیارش رمضان زاده هستند که باید آنان را بار دیگر در جای صحیح خود قرار دهند. در کنار هنروران، سایر عوامل نیز وضعیت بهتری ندارند و بسیاری از آنان که از گرمای شدید هوا دچار سردرد شده اند با استفاده از قرص و فشار دادن شقیقه ها سعی در آرام کردن درد دارند.

به رغم سختی شرایط، جوزانی هم چنان با شدت و دقت کار خود را ادامه می دهد.

به گفته ی خودش، هر روز ساعت ۶ صبح از خواب بیدار می شود و ۸ شب جسم بی جانش را به خانه می رود.

با این حال وقتی از او درباره ی قطاری که پس از سال ها مجددا روی ریل حرکت می کند می پرسیم، با خنده ای به آن اشاره می کند و می گوید: “قطار را دیدید … واقعیه … ها!”.

از او می خواهم دقایقی خیلی کوتاه در مصاحبه شرکت کند.

اما با عذرخواهی می گوید: تا بخش راه آهن را تمام نکنم، حرف نمی زنم.

با این حال از ما می خواهد که از نزدیک شاهد کارش باشیم.

وقتی پرسشی که ماه ها پیش نیز از او پرسیده بودم را تکرار می کنم که آیا دوست دارد همه مسعود جعفری جوزانی را با “در چشم باد” بشناسند؟ کمی فکر می کند و می گوید: نه… ! اما دلم می خواهد کار خوبی از آب درآید; چرا که درباره ی مردم و کشورم است.

“سکانس ۳۶۵، قسمت ۳۲”

این بخشی از نوشته ی روی کلاکت منشی سریال “در چشم باد” است که همانند بسیاری از عوامل دیگر این مجموعه کمتر از ۸ روز است که جایگزین فرد دیگری شده است.

در میان عوامل مجید میرفخرایی نیز هست. مدیر هنری پروژه “در چشم باد” که از ابتدا یار وفادار جوزانی بوده است.

چهره ی آفتاب سوخته ی میرفخرایی حکایت از این دارد که به تازگی از خرمشهر بازگشته. او در صحبت با پارسا پیروزفر به این نکته اشاره دارد که لوکیشن های سریال را در خرمشهر پیدا کرده است.اما به محض این که چشمش به من می خورد صحبت درباره ی مسجد خرمشهر و مسایل نهایی این بنا را متوقف می کند.

پارسا پیروزفر هم مثل همیشه تمایلی به مصاحبه ندارد، در پاسخ به این درخواست، عذرخواهی می کند.

اما ستاره صفرآوه بازیگر تاجیکی سریال “در چشم باد” که در کشورش گوینده ی خبر بوده به درخواستمان پاسخ مثبت می دهد. او که دو سال است با پروژه ی “در چشم باد” همکاری دارد، وضعیت خبر در شبکه های تلویزیونی ایران را عالی توصیف می کند. ستاره برای نخستین بار است که در پروژه ای سینمایی یا تلویزیونی مقابل دوربین می رود. او با خواندن فراخوانی که توسط دست اندرکاران سریال “در چشم باد” در تاجیکستان اعلام شده بود، داوطلب همکاری شده و در نهایت به عنوان گزینه ی نهایی انتخاب می شود.

حوالی ساعت ۱۳ با اجازه مسعود جعفری جوزانی اغلب هنروران برای استراحت و خوردن ناهار لوکیشن را ترک می کنند. اما کارگردان، دستیار او، فیلمبردار و صدابردار هم چنان مانده اند تا پلان هایی از سوار شدن گردان سربازان آمریکایی به قطار را فیلمبرداری کنند.

جوزانی و همکارانش تا اواسط هفته ی دیگر در این لوکیشن کار دارند و سپس برای گرفتن پلان های هوایی راهی ورامین یا جای دیگری می شوند.

پلان هایی که خود برگ دیگری از تاریخ کهن ایران زمین را ورق زده و گرد کهنگی را از آن می زداید. “در چشم باد” که قرار است سه مقطع تاریخی سال های ۱۳۰۷، ۱۳۲۰ و دوران جنگ تحمیلی را به تصویر بکشد، پس از گذشت دو سال از آغاز فیلمبرداری بازیگران و عوامل بسیاری را به خود دیده است که کارشان را پایان یافته یا نیافته در این سریال رها کرده اند. این مجموعه ی تاریخی که حتی اخیرا با استعفای حبیب الله کاسه ساز، تهیه کننده “در چشم باد” مواجه شد این بار با کارگردانی و تهیه کنندگی همزمان مسعود جعفری جوزانی ادامه می یابد.

برچسب‌ها: ستاره صفرآوه, Setareh Safarova, سریال درچشم باد, لیلی سریال درچشم باد

۲ دیدگاه

  1. عجب سریالیه من چند بار تکرارش رو هم کامل دیدم

  2. سودابه و سوسن حسنی دخت هر دوشون خوشگل و جذاب هستند و هیکل و اندام خوبی دارند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: کپی کردن مطالب غیر قانونی است