پنج شنبه , فروردین ۹ ۱۴۰۳
خانه / مصاحبه با بازیگران و هنرمندان / مصاحبه با شهروز ابراهیمی

مصاحبه با شهروز ابراهیمی

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

چطور به کار بازیگری ورود پیدا کردی؟من متولد 14 اردیبهشت 1365 درتهران هستم. واز دوره نوجوانی به کار بازیگری علاقه مند شدم.

در دوران دبیرستان توسط پدرم به گروه تئاتر ارتش معرفی شدم و در آنجا با بازیگران حرفه ای مشغول به کار شدم .من برای اولین که روی صحنه رفتم کاری را بازی کردم به مناست روز میلاد امام زمان (عج) .سال 1377 به عنوان دستیار تهیه با مرحوم رضا صفدری در برنامه” شب های تابستان ” کار کردم وبعد رستیار قاسم جعفری در مجموعه ” کاشانه”شدم .خواستم بازیگری رااز زاویه دیگر ببینم. بعد به کلاسهای بازیگری هنرستان صدا و سیما رفتم و زیر نظر استاد علی چراغی و مرحوم رضا خندان آموزش دیدم. اولین کارسینمایی من فیلم ” بازی آخر” به کارگردانی همایون اسعدی در سال 1378 بود.فیلم سینمایی ” تیک” …” شبهای تهران “….و مجموعه های ” پیدا و پنهان ” به کارگردانی حمید لبخنده و ” اولین شب آرامش ” به کارگردانی احمد امینی و مجموعه ” ملاصدرا” به کارگردانی حسن فتحی از کارهای بازی من است.

– در حال پخش در تلویزیون چی داری؟

مجموعه ” کلاه پهلوی ” رو آنتن دارم ونقش جوانی که به همراه دوستش ( سپند امیر سلیمانی) وارد شهر کوچک مجموعه شده و دنبال کار هست را بازی می کنم. این نقش را آقای محمد رضا شریفی نیا به من پیشنهاد کرد و نقش خوبی است. در این مجموعه بازیگرانی چون داریوش فرهنگ /امین حیایی / داریوش کاردان / مریلا زارعی و ثریا قاسمی و… حضور دارند. 2 تا تله فیلم آمده پخش دارم و مجمو عه ای با کارگردانی حسن برزیده.

– آیا بازیگری کار راحتی است ؟

باور کن من هنوز پس از سالها تجربه بازیگری وقتی جلوی دوربین می روم هیجان و دلشوره دارم به خاطر اینکه هر کار یک اتفاق جدیدی است. عو ا مل جدید …نقش جدید…به نظر من بازیگری یکی از سخترین مشاغل است چون با روح و روان ارتباط مستقیم دارد و زمانی که جلوی دوربین می روی باید آدم فیلم و اون شخصیت باشی نه همانی که در زندگی معمولی هستی .بنابراین در زمان کار هرچه در زندگی شخصیت اتفاق افتاده باید کناری برود و تو کاراکتر داستان باشی.با اینکه خیلی تلاش کردم در کارم ولی هنوز می دانم که ایراد دارم و از خانواده وهمه دوستانم همیشه پس از پخشی کارهایم می خواهم که مرا نقد کنند و عیب های کاررم را بگویند.اگر باورت شود که بی عیبی اون موقع زمان نابودی تو خواهد بود. متاسفانه خیلی ها به مقوله بازیگری نگاه سطحی دارند و می گویند اگر ما جلوی دوربین برویم شاهکار می کنم و دیدم که بسیاری از این دوستان در مقابل دوربین چه حالی پیدا کرده اند.لکنت زبان می گیرندو …. من با نمایش های دوران دبیرستان وارد حرفه بازیگری شدم و سالها با عنوان دستیاری کارگردانی سعی کردم کار بازیگران دیگر را زیر نظر بگیرم تا زمانی که احساس کردم حالا می تونم بازی کنم وارد گود شوم.من با فیلم سینمایی ” آخر بازی ” ساخته همایون اسعدیان وارد سینما شدم و کار با یک گارکردان خوب توانست به من جرات و قدرت بدهد.برای ورود به این پروژه هم چند مرحله توسط حمید جبلی تست کرفته شد وکلی تمرین کردیم و من بعد از چند روز که کار کلید خورد تازه قرارداد بستم.

– به نظرت چرا مخاطب سینما و تلویزیون کم شده؟

در دوره ای که شبکه های ماهواره ای مثل قارچ سر در می آورند با برنامه سطحی اما با المانهای جذاب برای مخاطب …نگاه ها را به سمت خودشان می کشند مسلما مخاطب ما به جایی نگاه کردن به برنامه های شبکه های داخلی که متاسفانه اکثرا فاقد پارامترهای جذاب و ساختار ضعیف هستند به ماهواره پناه می برد.

– باید چه اتفاقی بیافتد که نگاه ها به سمت شبکه های داخلی برگردد؟

زمانی که شبکه های تلویزیونی محدود بود کارهای خوبی پخش می شد که زمان پخش اون برنامه ها یا مغازه ها تعطیل می شد یا خیابان ها از تردد خالی می شد. چون همه آن زمان پای گیرنده هایشان بودند .یادم است مجموعه ” اولین شب آرامش ” که از تلویزیون پخش می شد همه خود را به پای تلویزیون می کشاندند آن را ببینند.چرا؟ چون قصه داشت و قصه کشش و تعلیق درست داشت و مخاطب را به دنبالش می کشید.اما امروز قصه ها یک جور شده فقط رنگ و لعابش فرق می کند. و مسلما مردم از داستان های تکراری و ساده و بدون کشش های دراماتیک خسته شده اند. به نظر من اگه قصه ها برآمده از زندگی مردم باشد و به بررسی مشکلات امروز جامعه بپردازد آن وقت می توان توقع داشت تلویزیون ما پر مخاطب باشد. شما ببین شب عید چقدر مجموعه های ” پایتخت” و کلاه قرمزی” بیننده داشت . پس هنوز مردم کارهایی که قصه های اجتماعی از جنس خودشان را دارد… دوست دارند.

– چه چیزی می تواند به کار یک بازیگر ضربه بزند؟

اینکه باورت بشه دیگه در کارت استاد شدی و آخرش هستی یعنی در واقع مغرور بشی که این آفت نه در کار بازیگری در همه موارد انسان را به زمین می کوبد…اتفاقا انسان اگر همیشه خودش را شاگرد بداند در تمام مراحل زندگی موفق و پیروز هست خداوند بارها در قرآن گفته که از تکبر بیزار است.

– وآخرین کلام شما چیست؟

من خیلی دوست دارم که در کنار اساتید بنام بازیگری مثل آقای کشاورز / علی نصیریان / جمشید مشایخی و…کار کنم و مثل یک شاگرد از آنها بیاموزم. چون می دانم وقتی در مقابل این بزرگان کار می کنی آنها به تو انرژی مثبت می دهند و به سوی یه بازی خوب هدایتت می کنند و از همه مهمتر ازآنها درس ا
فتاده گی و تواضع را می آموزی …

برچسب‌ها: شهروز ابراهیمی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: کپی کردن مطالب غیر قانونی است