سحر با باد میگفتم حدیث آرزومندی / خطاب آمد که واثق شود به الطاف خداوندی. با لهجه شیرازی و با چنان آرامشی این بیت را برایم خواند که یک لحظه احساس کردم مقابل حافظ در شیراز نشستهام و او با خواندن این شعر حرف آخر را اول میزد و میگوید تمام کن این همه چرا و اما و اگر را. همه دنیا خلاصه شده در همین واثق شدن و وصل شدن و دیگر تمام.