جمعه , فروردین ۱۰ ۱۴۰۳
خانه / مصاحبه با بازیگران و هنرمندان / مصاحبه با لاله اسكندري

مصاحبه با لاله اسكندري

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

 

لاله اسكندري را سال هاست كه مي شناسم و تصويري كه هميشه از او بعد از شنيدن نامش در ذهنم ساخته مي شود، دختري سختكوش، مستقل و هنرمند است و شايد به همين خاطر است كه وقتي دو سال قبل خبر ازدواجش را شنيدم حس كردم او بايد يك انتخاب درست و حساب شده انجام داده باشد. چون اون اهل ريسك كردن نيست و داشتن حس خانواده دوستي اصالت ايراني اش باعث مي شود تا در انتخاب همسر نيز با وسواس و دقت، عمل كند و فردي را انتخاب كند كه از هر جهت شايسته اش باشد. ديري نپاييد كه متوجه شدم حدسيات من، رنگ واقعيت به خود گرفته است، به همين خاطر هميشه مترصد فرصتي بودم تا با او درباره دنياي پس از ازدواجش حرف بزنم. اينكه اصلاً چه شد تصميم به ازدواج گرفت، معيارش براي انتخاب چه بود و حالا با فراز و فرودهاي بعد از ازدواج چه كار مي كند. با ما همراه باشيد تا همه حرف ها را از زبان خودش بخوانيد.

Ÿ وقتي براي تشكيل خانواده

سن ازدواج در مورد افراد متغير است و هر كسي در مقطعي حس مي كند كه به آن بلوغ لازم براي ازدواج دست پيدا كرده است و به لحاظ روحي رواني آمادگي اش را دارد كه فرد ديگري در كنارش در تمام مراحل زندگي حضور داشته باشد تا زندگي اش را با او تقسيم كند، به همين خاطر شما نمي توانيد به افراد بگوييد در چه سني بايد يا نبايد ازدوج كنند چون هر كسي ممكن است به اين بلوغ در سن و شرايط خاص خودش برسد اما در مورد خودم بايد بگويم كه من هميشه دوست داشتم بعد از گذراندن يك دوره خاص ازدواج كنم يعني دوست نداشتم يك قانون مشخصي براي خودم وضع كنم و بعد… شايد در دوران دانشجويي با دوستانم در مورد ملاك هايمان براي ازدواج و… زياد حرف مي زديم ولي زماني كه جذب بازار كار شدم بيشتر دوست داشتم خودم را در حوزه هاي مختلف محك بزنم و به نوعي تجربه گرايي كنم و خب بعد از پايان اين تجربه گرايي ها حفره اي در من ايجاد شد به نام حفره تشكيل خانواده. ديگر دوست داشتم از اينجا به بعد زندگي ام را با كسي تقسيم كنم.

Ÿ كمترين ميزان ريسك

هميشه در انتخاب آدم ها احتمالي براي ريسك و اشتباه وجود دارد و شما نمي توانيد بگوييد صددرصد انتخابي كه من داشته ام درست بوده است اما شما با انتخاب درست و آگاهانه مي توانيد درصد خطا و اشتباهات را كم كنيد. شايد برايتان جالب باشد اما در سني كه من دست به ازدواج زدم يعني دهه سوم زندگي ام خب طبيعي بود كه ديگر ملاك هاي ظاهري برايم چندان جذابيت نداشت و بيش از هر چيزي، به تفاهم و تناسب شخصيت خودم با فرد مورد نظرم مي انديشيدم و برايم مسائل گذرا اهميتي نداشت. متاسفانه بعضي از افراد در ازدواج هايشان آگاهي لازم را ندارند و چشم هايشان را در انتخاب باز نمي كنند و طبيعي هم هست كه ممكن است بعد از مدتي حس كنند فردي كه انتخاب كرده اند نيمه گمشده شان نيست.

Ÿ ازدواج با يك غير همكار

من هيچ وقت اصرار نداشتم كه حتماً با همكارم ازدواج كنم چون در ازدواج، آن چيزي كه مهم است و به نوعي در اولويت قرار دارد، تفاهم است. گاهي ممكن است شما با همكارتان ازدواج كنيد اما كوچكترين وجه اشتراكي با يكديگر نداشته باشيد اما از آن سو اين امكان هم وجود دارد كه فرد مورد نظرتان به طور خاص در حوزه شما فعاليت نكند اما درك درستي نسبت به حرفه شما داشته باشد. حكايت من و همسرم هم به همين شكل است. هر دوي ما به شدت عاشق خلق كردن هستيم و به كارهاي مربوط به معماري علاقه منديم. اشتراكات ذهني ما تا حدي زياد است كه ساعت ها مي توانيم راجع به علايق مان با هم حرف بزنيم.

Ÿ بلوغ در يك رابطه و عدم مخالفت با كار

متاسفانه ريشه برخي از اختلاف ها در روابط اين است كه افراد درك درستي نسبت به شغل يكديگر ندارند.

با اينكه همسر من در عرصه بازيگري فعاليت نداشته اما اشراف خوبي نسبت به اين حوزه دارد و با سختي هاي كار ما آشنايي كامل دارد، از طرفي ما در دوران آشنايي و نامزدي مان نسبت به يكديگر شناخت خوبي پيدا كرده بوديم به همين خاطر مي دانستم كه اگر من يا ساسان هر كدام مدتي را به خاطر شغل مان از هم دور باشيم اين موضوع هيچ كدام ما را ناراحت نمي كند. خب اين موضوع هم از اينجا نشأت مي گيرد كه رابطه ما در دل خودش نوعي بلوغ را به همراه دارد.

Ÿ من و همسرم هر دو خوش سليقه ايم

براي من داشتن تفاهم در زندگي مشترك هميشه در اولويت قرار داشت. دوست نداشتم براي ساده ترين چيزها مجبور شوم به همسرم مدام توضيح بدهم اما در مورد ساسان همه چيز متفاوت بود؛ ما اشتراكات ذهني بسياري داريم به همين خاطر در خيلي از زمينه ها با هم تفاهم داريم، مثل اينكه هر دوي ما بسيار خوش سليقه هستيم و از ديدن زيبايي لذت مي بريم، هيجان طلب هستيم، دوست داريم به سفر برويم، از حاشيه دوري مي كنيم و به معاشرت كردن نيز علاقه منديم. شايد در ظاهر اينها چيزهاي ساده اي به نظر برسند اما در واقع همين چيزهاي كوچك هستند كه زندگي ما آدم ها را مي سازند.

Ÿ همبستگي نه وابستگي

نمي دانم بي ترديد هر كسي تعريف خودش را از ازدواج دارد و براساس ملاك هايي هم كه دارد تن به ازدواج مي دهد. اين موضوع در مورد من هم صادق است، من هيچ وقت هدفم از زندگي مشترك اين نبود كه مسئوليت هايم را روي دوش ديگري بيندازم يا صرفاً خودم را در چارچوب خانه حبس كنم. بعضي ها فكر مي كنند ازدواج يعني اينكه شما در همه شرايط عين سايه در كنار هم باشيد و شايد اصلاً درك درست
ي نسبت به اين با هم بودن ندارند در حالي كه اساساً معني وابستگي و همبستگي با يكديگر متفاوت است. من و همسرم با اينكه هر دويمان زير يك سقف زندگي مي كنيم اما هر كدام زندگي خودمان را هم داريم و استقلال هاي فردي مان را حفظ كرديم.

Ÿ زندگي مشترك بر پايه تعهد

اين روزها آن چيزي كه بيش از هر چيز ديگر من را آزار مي دهد اين است كه متاسفانه آدم ها ديگر آن تعهدي كه بايد را نسبت به هم ندارند در حالي كه به نظر من پايه هاي زندگي بايد روي اخلاقيات قرار داشته باشد، به همين خاطر من از همان ابتدا روي اين موضوع تاكيد زيادي داشتم و يكي از ملاك هايم هم براي انتخاب همسر آينده ام داشتن اخلاقيات و تعهد بود و خب خوشبختانه اين خصوصيات را همسرم دارا بود، هر دوي مان روي اين موضوع بسيار حساس هستيم و براي حفظ آن بسيار حرمت قائليم.

Ÿ اداره كارهاي خانه

من و همسرم هر دو تجربه زندگي مستقل را در قبل از ازدواج داشتيم به همين خاطر هر دوي ما به خوبي از پس كارهاي خانه بر مي آييم و اين طور نيست كه مثلاً من تنها آشپزي كنم و يا… در هر حال تفاهمي كه ما در زمينه كار خانه داريم باعث مي شود خيلي راحت تر به امور خارج از خانه بپردازيم.

Ÿ از نقش خانواده ها نمي توان گذشت

به عقيده من در انتخاب همسر نمي توان از نقش خانواده ها گذشت چرا كه بستري كه در آن فرد مقابل تان رشد كرده از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. خوشبختانه ما به لحاظ سطح خانوادگي بسيار به هم نزديكيم و از اختلافات رايجي كه معمولاً به دليل اختلافات طبقاتي و فرهنگي رخ مي دهد، دور بوديم.

Ÿ زندگي دور از تنش

نمي توان حتي يك زندگي را پيدا كرد كه صددرصد از تنش دور باشد و در آن هيچ گاه بين زوج ها اختلافي رخ ندهد. در هر حال اختلاف نظر چندان مهم نيست، مهم اين است كه شما بتوانيد اين اختلاف ها را كنترل كنيد و اجازه ندهيد كه آنها بالا بگيرد و به مشكلات بزرگتر بدل شود.

برچسب‌ها: لاله اسكندري

بدون دیدگاه

  1. لاله رو خیلی بیشتر از ستاره دوست دارم موفق باشه.

  2. سلام من لاله رو خیلی دوست دارم تازگیا کم کار شده چرا.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: کپی کردن مطالب غیر قانونی است